چکیده:
نوشتار حاضر باهدف بررسی تاثیر مدیریت رسانه(با تاکید بر اینترنت) بر اخلاق سازمانی(متغیرهای عفت،اعتماد و حریم خصوصی) تدوین شده است. این نگارش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی و از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش را کارمندان دانشگاه بین المللی المصطفی (174 نفر) تشکیل دادهاند و با توجه به استفاده از فرمول کوکران نمونهی آماری 120 نفر در نظر گرفته شده است و همچنین نمونهگیری نیز به صورت تصادفی ساده است. درجمعآوری دادههای پژوهش نیز از دو روش کتابخانهای و میدانی (ابزار پرسش نامه محقق ساخته که آزمون پایایی و روائی بر روی آن صورت پذیرفت) استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آمار استنباطی (آزمونt تک نمونه، همبستگی پیرسون) بهره گرفته شده است. نتیجه به دست آمده نشان داد مدیریت بر رسانه موجب اختلال در اخلاق سازمانی میگردد. در پایان با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهادهایی برای بهبود تأثیرات مدیریت رسانه بر اخلاق سازمانی ارائه گردیده است.
مقدمه:
رسانههای نوین، در دهههای اخیر و بهویژه از سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، به یکی از کلیدیترین مفاهیم در زندگی انسان مدرن تبدیل شده است؛ به طوری که هر یک از ما در طول روز ناگزیر به مواجهۀ گزینشی یا ناخودآگاه با انبوه پیامهایی هستیم که از رسانههای مختلف منتشر میشوند و زندگی روزمرۀ ما به شکل تنگاتنگی با رسانهها و پیامهای آنها گره خورده است. امروزه رسانهها برای جذب مخاطب، از سوژههایی که با سکس، طنز، دلهره و خشونت پیوند خورده است، فراوان بهره می گیرند. این گونه نگاه در تهیه و ساخت برنامه در یک نگاه آسیب شناسانه در ابعاد مختلف روانشناختی، جامعه شناختی و … جای مطالعه دارد. از جمله ابعادی که آفات برنامههای رسانهای با جهت گیری یاد شده نیاز به بررسی دارد، رویکردی اخلاقی است؛ به عبارت دیگر اینگونه برنامهها چه بازخورد و تاثیرات اخلاقی بر جامعه دارند و از این نظر تا چه حد منطقی و یا نا معقولند؟ صواب یا ناصوابند؟ آسیب زایند یا خیر؟
به گونهای دیگر نیز می توان به مساله نگریست. آیا وسایل ارتباط جمعی با حذف کامل طنز، دلهره و…، جاذبه لازم را برای مخاطبان خواهند داشت؟ اگر تجویز و راه درست ویرایش و پیرایش و مدیریت رسانه از اینگونه دست مایههاست، پس چرا رسانههای ما با سابقه بیش از سه دهه اگر مروج خشونت و لودگی نباشد، همچنان خالی از این مسایل نیست؟ البته در باب تعامل اخلاق و رسانه، کمتر آثار معتبر و یا معتنابهی میتوان یافت. در واقع، فقر منابع در این زمینه موجب شده است که نتوان قواعد اخلاقی و معیارهایی در باب اخلاق ارائه نمود که رسانههای ارتباط جمعی بدان پایبند باشند. مراد از معیارهای اخلاقی، اصول اخلاقی و ضرورت اجرای آن، رعایت موازین اخلاقی، اعتمادسازی بین حکومت، شهروندان و مخاطبان رسانهها و انجام بهتر فعالیتهای حرفهای و پایبندی شهروندان به اخلاق عمومی و اجتماعی از یک سو و پایبندی ارباب رسانهها به اخلاق و نهادینه شدن اخلاق در رسانهها از سوی دیگر است. تبیین اخلاقِ رسانه و جایگاه بایسته اخلاق در رسانه، گامی اساسی است که از یک سو، وظیفه ارباب رسانهها و از سوی دیگر، وظیفه نظام سیاسی را در اشاعه اخلاق در رسانهها و پایبندی آنان به اخلاق اجتماعی را نشان میدهد. این مهم میتواند مبنای درست تعامل و اخلاق و رسانه باشد.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- بیان مسئله
بشر همواره پیامی را به دیگران متتقل کرده است و از این رو رسانه پدیدهای تازهای نیست. در فضای مدرن وسایل ارتباط جمعی شکل گرفته اند که در یک لحظه می توان پیامی را به میلیونها مخاطب منتقل نمود که تحول شگرفی در کارکرد رسانه بوده، اما با اختراع اینترنت، ماهیت رسانه از اساس دگرگون شده و به قول تافلر وارد موج سوم خود شده است.
بدین جهت در موضوع تحقیق، اینترنت به عنوان رسانه مورد گزینش و توجه قرار گرفته است.
دو متغیر اصلی تحقیق یکی «مدیریت رسانه» به عنوان متغیر مستقل و اخلاق سازمانی به عنوان متغیر وابسته می باشد.
مدیریت رسانه عبارت است از: فرآیند بهکارگیری بهینه کلیه امکانات مادی، انسانی، تکنولوژیکی و غیره در جهت تولید، بازتولید و توزیع پیامهای هدفمند در چارچوب نظام ارزشی پذیرفته شده که با هدف غایی اثرگذاری مطلوب بر مخاطبان صورت میگیرد. (روشندل، 1385)
در مورد اخلاق سازمانی نیز تعاریف مختلفی ذکر شده است که یکی از تعاریف آن عبارتند از: اخلاق سازمانی به معنی شناخت درست از نادرست در محیط کار و آنگاه انجام درست و ترک نادرست است. اخلاق سازمانی، به عنوان شاخهای از دانش مدیریت، از زمان پدیدار شدن نهضت مسئولیت اجتماعی در دهه 1960 پدیدار شد.
در این پژوهش در بحث اخلاق سازمانی شاخصههای عفت عمومی، حریم خصوصی و اعتماد کارکنان را مورد بررسی قرار می دهیم.
مدیریت رسانه می تواند سه نوع تاثیر بر اخلاق سازمانی داشته باشد:
1) تاثیر مثبت و سازنده
2) تاثیر منفی و مخرب
3) خنثی و بی طرف
واضح است که مساله ی تحقیق آن جا رخ می نماید که رسانهای مثل اینترنت بر اخلاق سازمانی تاثیر مخرب داشته باشد. به عنوان شاهد شیوه ی تدبیر اینترنت می تواند موجب اخلال در حریم خصوصی از طریق هک و سرقت دادهها شود و یا شیوه ی مدیریت اینترنت می تواند بر عفاف کارکنان سازمان از طریق هرزنامه، تصاویر غیر اخلاقی و…. تاثیر منفی بگذارد. بنابر این در این پژوهش قصد داریم این مساله را مورد بررسی قرار بدهیم که مدیریت اینترنت چه میزان موجب اختلال در اخلاق سازمانی می گردد.
براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.
نظرات شما عزیزان: