چکیده:
هدف نظام مدیریت هزینه، کمک به حداکثر رساندن سود و ارزش شرکت در حال و آینده است. اطلاعات مدیریت هزینه در قیمتگذاری محصولات، تصمیمگیری در خصوص ایجاد تغییر در محصول به منظور دستیابی به سودآوری بیشتر، بروز رسانی تجهیزات تولیدی با توجه به شرایط موجود و تعیین روشهای جدید بازاریابی یا کانالهای توزیع محصولات شرکت استفاده میشود بنابراین تاثیر استراتژی مدیریت هزینه بر روی عملکرد مالی شرکت میتواند قابل توجه باشد.
در این پژوهش، تحلیل جامعی روی بررسی تاثیر استراتژی مدیریت هزینه بر عملکرد مالی بلند مدت در شرکت انتقال گاز ایران بین سال های 1387 الی 1391 شرکت مورد مطالعه انجام گرفت. با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت در کل نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از تاثیر عدم معنیدار استراتژی مدیریت هزینه بر عملکرد مالی بلند مدت در شرکت مورد مطالعه می باشد.
فصل اول: معرفی پژوهش
1-1- مقدمه
بهای تمام شده (هزینه) از اقلام با اهمیت حسابداری است که بر پایه آن، تصمیمات برنامهریزی و تصمیمات کنترل اتخاذ میگردد. دستیابی به بهای تمام شده قابل اتکا و مربوط در تصمیمگیری مستلزم انجام فرآیند درست و منطقی مرتبط با محاسبه آن است که تحت عنوان هزینهیابی اتلاق میشود. مدیریت هزینه، رویکردی است که تصمیمات برنامه ریزی و کنترلی را عینیت میبخشد؛ به همین دلیل مدیریت هزینه به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر بر عملکرد شرکتها و برای جهتگیری آنها در بازارهای سرمایه مطرح شده است. بیشتر شرکتها وجوه مورد نیاز خود را از روشهای گوناگونی تامین میکنند؛ اما عواملی مانند رفتار مدیریت، اندازه شرکت و دسترسی به بازارهای تامین مالی و نیز محیط های اقتصادی و سیاسی، آنها را نسبت به در پیش گرفتن تصمیمات بهینه در این زمینه محتاط کرده است در این میان، استفاده از منابعی که از ایجاد بدهی به دست آمده است ضمن ایجاد مقدار قابل توجهی هزینه ثابت، موجب افزایش اهرم و در نتیجه ریسک بیشتر خواهد شد. به همین دلیل تاثیر استراتژی مدیریت هزینه بر عملکرد مالی بلند مدت شرکتها از اهمیت زیادی برخوردار میباشد.
تمرکز اصلی استراتژی مالی بر ابعاد مالی تصمیمات استراتژیک است؛ در نتیجه به صورت اجتناب ناپذیری، این موضوع نشان دهنده ارتباط نزدیک با منافع سهامداران و در نتیجه با بازار سرمایه است. با این حال یک استراتژی مالی مناسب همانند یک استراتژی سطح شرکت و استراتژی رقابتی بسیار عالی، تمامی ذینفعان داخلی و خارج از شرکت را مد نظر قرار میدهد. همچنین، تئوری بازار سرمایه و تحقیقات موجود در این زمینه به صورت اساسی بر سطح اقتصاد کلان تمرکز میکنند، در حالی که استراتژیهای مالی خاص بوده و بر اساس نیازهای شرکتهای خاص و حتی در بعضی از موارد برای واحدهای فرعی در داخل سازمان تدوین میشوند.
2-1- تشریح و بیان مسئله پژوهش
پیشرفت سریع فناوری همراه با افزایش روزافزون رقابت در بازارهای جهان، مدیران واحدهای اقتصادی را به تولید محصولاتی با کیفیت بالا، ارائه خدمات مطلوب به مشتریان و در نهایت کاستن از بهای تمام شده کالا و خدمات ترغیب نموده است. از اینرو، جهت تحقق این انتظارات، تامین اطلاعات مورد نیاز به صورت جامع برای سیستم حسابداری یک ضرورت است و از آنجاییکه حسابداری مدیریت دیگر جوابگوی نیازهای موجود نیست (کاپلان[1]،2004). لذا بسیاری از دستاندر کاران امور اقتصادی به تدریج از دیدگاههای سنتی مبنی بر حسابداری بهای تمام شده فاصله گرفته و به ایجاد سیستم مدیریت هزینه گرایش پیدا میکنند. بطور کلی، می توان چنین نتیجه گرفت که تاکید سیستم مدیریت هزینه بر روند فعالیتهای بنگاه اقتصادی است. باید اذعان نمود، رهبران تغییر، کسانی هستند که میدانند کجا هستند، به کجا میروند، چگونه حرکت می کنند و چگونگی نیل به مقصد را میشناسند، اعتماد به نفس برای ایجاد تغییر در خودشان را دارند و هم چنین، برای کمک یا هدایت دیگران در ایجاد تغییر صبر و بردباری به خرج میدهند. نمیتوان تغییرات را کنترل کرد اما میتوان خود را برای آن آماده نمود.
با توجه به اینکه صنعت نفت و گاز بهعنوان محور توسعه اقتصادی کشور شناخته شده و صنعتی پایه در این راستا محسوب میگردد، دارای منابع هنگفتی از سرمایههای انسانی فیزیکی بوده که بهره برداری و استفاده بهینه از این منابع یکی از اهداف اصلی و رسالت مدیران این صنعت عظیم تلقی میگردد. تمایز محصولات، یکی از راههای موفقیت وتضمین آینده سازمان درعرصه های رقابت میباشد و از آنجاییکه وظیفه اصلی شرکت انتقال گاز صرفاً تحویل گاز از پالایشگاههای گاز و تحویل آن به مشتریان (داخلی و خارجی) میباشد و بدلایل سیاسی و … نمیتواند در مورد تحویل گاز به مشتریان سلیقهای عمل نماید لذا، مدیریت هزینه میتواند راهگشای مسایل رقابتی باشد (پورتر[2]،1980). لازماست، مدیران سازمان با دید اقتصادی به این پروژهها نگریسته و در راستای جهاد اقتصادی که یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری میباشد با کنترل سیستمی بر روی هزینهها وکنترل آنها نقش موثری در جهت جلوگیری از اتلاف انرژیها برداشته تا بتواند در صحنههای حساس بین الملل با حفظ و افزایش سهم بازار با داشتن توان رقابت، در داخل کشور نیز از حیف و میل منابع خدادادی جلوگیری بعمل آید. مدیریت هزینه را از چهار بعد به مدیریت عملکرد نسبت دادند، مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد(کاپلان ونورتون[3]،1996).
مدیریت هزینه پائین آوردن کیفیت نیست، مدیریت هزینه کمتر هزینه کردن نیست، مدیریت هزینه گرانتر فروختن نیست، بلکه فرآیند به کارگیری بهینه منابع برای دستیابی به اهداف هزینه در انواع فعالیتهای جاری شرکت، کلیدی( ضروری) و عادی میباشد(بولاچر[4]،2006).
بدون شک در نظر گرفتن این اولویتها برای دستیابی به هدف تولید محصولات و خدمات با کیفیت بالا، با حداقل بهای تمام شده، بسیار حائز اهمیت است. در این سیستم، هزینه فعالیتهای عمده بنگاه اقتصادی به کالاها و خدمات مربوط به تولید با توجه به نحوه استفاده از فعالیتها در تولید این کالاها و خدمات تخصیص مییابد. در این راستا هدفهای سازمانی مدیران بسیار متنوع است برخی از این اهداف که مکرراً مورد تاکید قرار میگیرد عبارتند از: توجه به سودآوری و رشد، رسیدن به خودکفایی مالی، به حداقل رساندن بهای تمام شده کالا، ارتقاء کیفیت محصولات مطابق با استانداردهای بین المللی ، رعایت الزامات زیستی محیطی، انجام وظایف مربوط به خدمات اجتماعی. بطورکلی وظیفه مدیریت دستیابی به هدفهای فوق الذکر به صورت جامع است. به منظور دستیابی به این هدفها، مدیران معمولاً فعالیت اصلی خود را بر چهار موضوع متمرکز میسازند که عبارتند از: تصمیمگیری، برنامه ریزی، رهبری فعالیتهای عملیاتی، کنترل و پیگیری کارهای انجام شده.
در این پژوهش سعی میشود تا به این سوال پاسخ داده شود که اعمال استراتژیهای مدیریت هزینه بر عملکرد مالی شرکت انتقال گاز چه تاثیری دارد؟
براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.
نظرات شما عزیزان: