چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی در گروه صنعتی زرماکارون است. به این منظور، تمامی کارکنان دارای حداقل مدرک لیسانس گروه صنعتی زرماکارون برابر با 1300 به عنوان جامعه آماری لحاظ و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان، تعداد 300 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. به لحاظ روششناسی، پژوهش از نوع پیمایشی- کاربردی بوده و مبتنی بر روشهای توصیفی- همبستگی و همچنین اکتشافی است. دادههای موردنیاز، از طریق پرسشنامه محققساخته و بر اساس شاخص ها و مدل مفهومی، جمعآوری گردید. در بومیسازی این مقیاسها، ادبیات مفهومی ملحوظ شده و سؤالات و عوامل استخراج، تنظیم، اعتباریابی، تثبیت و توزیع گردید. اعتبار محتوای عوامل احصاءشده با نظر خبرگان و اعتبار سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و شاخص KMO تأیید گردید. پایایی سنجه نیز به روش آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شد. یافتههای کمی پژوهش در نرمافزارهای آماری علوم اجتماعی و روابط ساختاری خطی[1]، تأییدکننده فرضیهها و الگوی پیشنهادی پژوهش بودند، به این معنی که رابطه تمامی ابعاد و اثربخشی عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی مورد تأیید بوده، لذا عوامل احصاءشده تبیینکنندههای مناسبی از توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی بودهاند و در نتیجه روابط مفروض در مدل نیز به طور معنیداری مورد تأیید واقع شده اند. سایر نتایج، حاکی از رتبه ابعاد و شاخصهای مطرح شده و نیز برازش و درجه تقریب مناسب مدل در جامعه مورد مطالعه است.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
در دنیای در حال تحول امروز، کامیابی از آن جوامع وسازمانهایی است که بین منابع کمیاب و قابلیتهای مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود، رابطه معنیداری برقرار سازند. به عبارتی دیگر، جامعه و سازمانی میتواند در مسیر توسعه، حرکت رو به جلو و با شتابی داشته باشد که با ایجاد بسترهای لازم، منابع انسانی خود را به دانش و مهارتِ کارآفرینی مولد، تجهیز کند تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت کنند. در حال حاضر سیر تحولات جهانی، کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فنآوری و توسعه اقتصادی قرار داده است (احمدپور و مقیمی، 1385: 28).
امروزه که کار و فعالیت، شکل تازه ای به خود گرفته است و به سوی خودکارفرمایی و خوداشتغالی در حرکت است؛ کارآفرینی و کارآفرینان، نقش کلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع مختلف ایفا میکنند. تجارب کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، مالزی و هند؛ آکنده از فعالیتهای چشمگیر کارآفرینانی بوده است که امروز به توسعه یافتگی کشور خود می بالند. باید توجه داشت که کارآفرینان تنها به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نمی پردازند بلکه با ساختار، تفکر، تحرک و فرهنگ لازم، دست به تخریب خلاق می زنند تا از دل ویرانههای کهن، بنای رفیع آبادانی و پیشرفت را برافرازند.
با توجه به نقش و اهمیت کارآفرینی و سابقه درخشان کارآفرینان در توسعه بسیاری از کشورها و با توجه به مشکلات اقتصادی زیادی که کشور ما با آن مواجه بوده و دست یاری از هر سویی میطلبد؛ ترویج و اشاعه مفهوم کارآفرینی، بسترسازی برای فرهنگ حامی کارآفرینی و مهمتر از همه تربیت افراد (به ویژه تحصیلکردگان) کارآفرین سازمانی برای تمامی جوامع بــه خصوص برای جوامع در حال توسعهای مانند ایران از اهمیت و ضرورت حیاتی برخوردار است. تجربه موفقیتآمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحرانهای اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها، موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی، کارآفرینان و شکلگیری کسب و کارهای نوآورانه، اهمیت خاصی قائل گردند(اسکندانی، 1379: 36).
1-2- بیان مسئله
کارآفرینی، مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. کارآفرینی، کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت در عصر مدرنیته تلقی میشود. ما بدون توجه کافی به مقوله «توسعه فرهنگ کارآفرینی» نمیتوانیم به شاخصهای رشد و توسعه که از طریق تغییر در روند تولید، بهرهوری و توانافزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل میشود، دست یابیم. در گذر از مرحله سنتی به صنعتی باید به توانمندیها و قابلیتهای فردی کارآفرینان در بهرهگیری از منابع طبیعی و بکارگیری تکنولوژی مدرن اهتمام ویژهای قائل شویم. زیرا، آنها با بکارگیری روشهای جدید در بازار، خود را برای استفاده بهینه از ابزار و دستیابی به کیفیت مطلوب کالا و خدمات آماده میسازند(مقیمی، 1383: 7).
کارآفرینی، فرآیندی اکتسابی است و خانواده در شکلگیری این فرآیند نقش اساسی را ایفاء میکند. زیرا، خانواده میتواند عنصر پویایی و تحرک را به ژرفای وجود افراد تحت نفوذ و وابسته به خود تزریق کند به شکلی که «فرد» و «جامعه» در محیطی هماهنگ به تعامل بپردازند و قالبهای اجتماعی نوآورانه شکل گیرد. در عین حال شرایط محیطی و نوع جامعه ای که فرد در آن رشد و نمو می یابد، نیز در شکلگیری و ایجاد عادات و رفتارهای مختلف در فرد به میزان زیادی تأثیرگذار میباشد(جدی، 1380: 22).
در مجموع شناسایی ویژگیهای منحصر به فرد کارآفرینان و نیز عوامل و فاکتورهای موثر بر فرهنگ کارآفرینی در جامعه و حتی در سازمان شغلی یک فرد میتواند، در دنیای امروزین به عنوان کلید و عنصر رشد و توسعه از ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی؛ محسوب شود. به گونهای که عنصر کارآفرینی به عنوان موتور حرکت تولید و توسعه اقتصادی و از سویی پرورش دهنده و تقویت کننده روحیه سرمایهگذاری در نیروی انسانی تلقی گردد. با توجه به نقش کارآفرینی در توسعه همه جانبه در کشورهای صنعتی و پیشرفته، کشورهای در حال توسعه نیز در پی ایجاد موج گسترده و جدیدی از سازمانهای کارآفرین میباشند. برای رسیدن به این مهم میبایستی نقش و اهمیت فرهنگ کارآفرینی و عوامل رشد و توسعه دهنده و یا موانع آن در سازمانها مشخص و معرفی شوند(Brockhaus,2002:36).
بر این اساس لازم است که بررسی شود عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی در گروه صنعتی زرماکارون، کدامند و درجه اهمیت هر یک از آنها به چه میزان است؟ در نهایت اینکه میزان تأثیر هر یک از این عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی به چه میزان است؟
براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.
نظرات شما عزیزان: