چکیده:
امروزه، قابلیت و توانایی برای نوآوری مستمر محصولات، خدمات و فرآیندهای کاری برای سازمانها حیاتی است. در کسب و کار امروزه شرکتها باید پیوسته نوآور باشند تا بتوانند رقابتپذیر مانده و در طولانی مدت بقاء داشته باشند. برای بقاء در محیط شدیداً رقابتی تأکید بر نوآوریهای مشتق شده از دانش ضروری میباشد. از طرفی در نظر گرفتن سرمایههای اجتماعی در بافت سازمانها با توجه به نقش آن در نوآوری و همچنین اشتراک دانش مهم میباشد. لذا هدف این تحقیق بررسی اثر اشتراک دانش بر رفتار نوآورانه کارکنان با در نظر گرفتن اثر تعدیلگر سرمایههای اجتماعی میباشد. جامعه آماری این تحقیق، شرکت مهندسی مشاور طوس آب مشهد میباشد. ماهیت تحقیق کاربردی و روش تحقیق پیمایشی- توصیفی بوده و دادههای تحقیق از طریق توزیع پرسشنامه استاندارد بین کارمندان شرکت مهندسی مشاور طوسآب جمعآوری گردیده است. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق پیشآزمون و نظرات خبرگان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفت که ضریب آلفای کرانباخ بزرگتر از 7/0 موید پایایی متغیرها بوده است. تحلیل آماری دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده نشان داد که رابطهی بین اشتراک دانش و رفتار نوآورانه کارکنان معنادار بوده و همچنین اثر تعدیلگر سرمایه اجتماعی ساختاری بر رابطه بین اشتراک دانش و رفتار نوآورانه کارکنان مورد تأیید قرار گرفت در حالیکه اثر تعدیلگر سرمایه اجتماعی رابطه ای در رابطه بین اشتراک دانش و رفتار نوآورانه کارکنان به اثبات نرسید. در پایان نیز، نتیجهگیری و پیشنهادات برای پژوهشهای آینده ارائه گردیده است.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1) مقدمه
نوآوری در دنیای رقابتی نه تنها برای رشد سازمانها بلکه برای بقای آنها نیز ضروری است (تسای، ۲۰۱۱). ایدهها و روشهای جدید به سرعت جایگزین روشهای قبلی میگردد و تغییر و تحول، روالی عادی شده است. سازمانهای امروزی به نوآوریهای سریع و مداوم در محصولات، خدمات، فناوریها و فرآیندها نیاز دارند. به دلیل تغییرات سریع و رقابت شدید، شرکت ها چارهای جز نوآوری ندارند. شرکتهایی که نمیتوانند بهطور مستمر محصولات و خدمات نوآورانه به بازار عرضه کنند، محکوم به شکست خواهند بود. شرکتهایی بودند که علیرغم جایگاه خوبی که در بازار داشتند به دلیل ضعف در نوآوری، دچار افول و حتی شکست شده اند. شرکتها بدون نوآوری مستمر، نمیتوانند رضایت مشتریان فعلی خود را به دست آورند و وفاداری آنها را حفظ کنند. علاوه بر آن در جذب مشتریان جدید نیز ناموفق خواهند بود، زیرا مشتریان در بازار پر رقابت کنونی به سمت استفاده از محصولات و خدمات نوآورانه گرایش دارند.
بهبود عملکرد نوآوری سازمانها از طریق منابع انسانی امکانپذیر است. در سازمانها، نیروهای انسانی مهمترین عامل مزیت رقابتی به دست آمده از نوآوری به شمار می روند. سازمانها با سرمایهگذاری بر روی سرمایههای انسانی خود میتوانند به نوآوری دست یابند. زیرا کارکنان نوآور و خلاق، عامل و ایجادکننده نوآوری هستند. اما نوآوری توسط کارکنانی ایجاد میشود که دارای رفتار نوآورانه کارکنان باشند. نوآوری یک فرآیند چند مرحلهای شامل تولید ایده، ترویج ایده و پیادهسازی ایده است. لذا در هر مرحلهای، رفتارهای مختلفی موردنیاز است (جانسون، ۲۰۰۴). اگر شرکتها رفتار نوآورانه کارکنان را در کارکنان خویش تقویت نکنند، نمیتوانند به نوآوری در محصولات، خدمات و فرآیندهای خود دست یابند، زیرا موتور محرکه نوآوری در سازمان، کارکنان نوآور و دارای رفتار نوآورانه کارکنان است. برخی از شرکتها در ایجاد نوآوری، سرمایه گذاریهای زیادی انجام میدهند، ولی کلید نوآوری را در بیرون شرکت جستجو میکنند که در این صورت علیرغم سرمایه گذاریهای زیاد، به نتایج دلخواه نمیرسند، در حالی که نوآوری از درون شرکت و از میان کارکنانی که دارای رفتار نوآورانه کارکنان هستند، ایجاد میشود.
همچنین در راستای بهبود نوآوری در سازمان، ترویج رفتارهای اشتراک دانش در بین کارکنان بهعنوان یک عامل مهم مطرح میشود. مدیران اقدامات متعددی انجام میدهند تا بهطور مستمر، نوآوری را از طریق به کارگیری دانش کارکنان بهبود بخشند. اما غالباً در استفاده از دانش کارکنان در جهت نوآوری در سازمان شکست میخورند (رادالی و دیگران، ۲۰۱۱). پژوهشهای موجود در مدیریت دانش بیانگر این است که اگر انتظار داریم سرمایههای دانشی منجر به نوآوری شود، نیاز است که کارکنان، متعهد به رفتارهای اشتراک دانش شوند (لونگو، ۲۰۱۱). با توجه به اینکه فعالیت شرکتهای امروزی، تخصصی و مبتنی بر دانش و فناوری است، اهمیت دانش به اشتراک گذاشتهشده در بهبود عملکرد نوآوری در این شرکتها بالاست. مدیران این شرکتها بدون توسعه رفتار اشتراک دانش در بین کارکنان قادر به بهبود عملکرد نوآوری شرکت نخواهند بود.
مطالعه اشتراک دانش در اساس ریشه در ادبیات نوآوری، انتقـال فنـاوری و مـدیریت اسـتراتژیک دارد. تحقیق در این زمینه بر تبیین کامیابیها و ناکامیهـای ملـتهـای مختلـف در تقویـت رشـد اقتصادی از طریق فنآوری متمرکز بوده است. برخی صاحب نظران علم اقتصاد بر ایـن باورنـد کـه نرخ سرمایه گذاری بالا در سـرمایه انـسانی، رشـد و نـوآوری ملـی را بـه همـراه دارد (کـامینگز ،2003).اسمیت و همکاران نیز بر این مهم تأکیـد مـی ورزنـد کـه قـدرت افـراد در تبـادل دانـش، تجربهها و مهارت هایشان، بر رشد تولیدات و خدمات جدیـد آنهـا مـی افزایـد. ازایـن رو، اشـتراک دانش پیشنیاز توسعه فناوری و یا تولیدات جدید قلمداد میشود (Renzel 2000). در قلمرو مدیریت استراتژیک، با نظـر بـه اهمیـت دانـش بـه عنـوان مهـمتـرین منبـع استراتژیکی سازمان در ایجاد ارزش افزوده، اشـتراک دانـش از جایگـاه والایـی برخـوردار است.
در فصل آغازین به مفاهیم و کلیات اساسی تحقیق پرداخته خواهد شد. ابتدا موضوع اصلی تحقیق، ضرورت و اهمیت موضوع بیان میگردد؛ یعنی اینکه چرا تحقیق حاضر انجام شده؟ ضروریات و بدیعات انجام این تحقیق در چیست؟ در ادامه به اینگونه سوالات پاسخ داده خواهد شد. همچنین فرضیههای مورد نظر برای موضوع تحقیق بیان گردیده که این فرضیهها شاکله اصلی این تحقیق را تشکیل میدهند. در ادامه بحث، قلمرو زمانی، مکانی و موضوعی تحقیق مشخص میگردد؛ اینکه این تحقیق در چه زمانی و در چه مکانی و در چه موضوعی بررسی میشود؟ و در پایان تعریفی کلی از واژگان کلیدی مورد استفاده در این تحقیق یعنی اشتراک دانش، رفتار نوآورانه کارکنان، سرمایه اجتماعی بیان میگردد. در فصل دوم مبانی نظری تشریح میگردد. همچنین تمامی متغیرهای مدل و روابط بین آنها بیان میشود و مدل ارائه میشود. در فصل سوم ، روش تحقیق، جامعه، نمونه، روش های نمونهگیری، روش و ابزار گردآوری اطلاعات، روایی و پایایی پرسشنامه، متغیرهای تحقیق و شیوه تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها بیان میگردد. پس از گردآوری دادههای پژوهش، در فصل چهارم به بررسی دادههای بدست آمده پرداخته شده است. به منظور بررسی دادههای پژوهش حاضر، ابتدا اطلاعات حاصل از پرسشنامه استخراج و سپس از طریق نرم افزارهای آماری SPSS 18 و SMART PLS در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا تأیید و یا عدم تأیید فرضیههای پژوهش، بررسی شود. در این فصل، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها خلاصه میگردد و با تفسیر آنها سعی میشود تا به سؤالاتی که در فصل اول از سوی محقق مطرح شده بود پاسخ داده شود. در فصل پنجم نتایج حاصل از اجرای طرح تحقیق و نتیجهگیریهای صحیح و پیشنهادات مربوط و مناسب ارائه شده است.
2-1) بیان مسئله و تبیین موضوع
امروزه، قابلیت و توانایی برای نوآوری مستمر محصولات، خدمات و فرآیندهای کاری برای سازمانها حیاتی است. بر این اساس، در طی بیست سال گذشته توجه به “نوآوری” بعنوان یک موضوع تحقیقاتی افزایش یافته است (Jong & Hartog, 2010). در کسب و کار امروزه، شرکتها باید بطور مستمر و پیوسته نوآور باشند تا بتوانند رقابتپذیر مانده و در طولانی مدت بقاء داشته باشند (Banbury & Mitchell, 1995). بحرانهای موجود در محیط، سیستمهای معمول را تغییر داده است و بقای سازمان را به خطر انداخته است. برای کسب مزیت رقابتی و افزایش شهرت، نوآوری یک انتخاب استراتژیک مهم برای خرابیهای ناشی از بحرانهاست. پر واضح است که نوآوری عامل مهمی در کمک سازمانها برای بقاء در جهانی پر از تغییرات است (Pundt et al., 2010).
یکی از روشهایی که سازمانها نوآورتر باشند این است که بر قابلیت کارکنانشان در نوآوری سرمایهگذاری کنند (De Jong & Hartog, 2007). رفتار نوآورانه کارکنان بعنوان هدف کارکنان در خلق، ترغیب و اجرای ایدههای جدید، محصولات، فرآیندها و رویههای جدید در وظایف کاری، گروه کاری یا سازمان میباشد (Janssen & Van Yperen, 2004). رفتار نوآورانه کارکنان به رفتارهایی اشاره دارد که هم خلق و هم ترغیب ایدههای جدید (چه بوسیله خود شخص یا اخذ شده از دیگران) و دستیابی و اجرای ایدههای جدید در کار را در بر میگیرد(Yuan & Woodman, 2010).
از طرفی برای بقاء در محیط شدیداً رقابتی، سازمانها باید بر نوآوریهایی که از دانش مشتق میشود، تأکید ورزند. یک سازمان میتواند ارزشهای جدیدی بمنظور بهبود توسعه و رشد خود از طریق اشتراک دانش ایجاد کند(Bock & Kim, 2002) و این ارزشها اثرات مثبتی بر تولید محصولات و خدمات جدید از طریق تعاملات بین دپارتمانها دارند (Armbrecht et al., 2001). استفاده از دانش کارکنان برای بهبود عملیات یکی از علایق مهم مدرن هم برای به مدیران و هم برای محققان مدیریت دانش میباشد (Schiuma, 2012). در واقع مدیران اقدامات متنوعی را بمنظور بهبود مستمر عملیات موجود از طریق دانش کارکنان اجرا میکنند. با توجه به این، ترغیب رفتارهای اشتراک دانش در میان کارمندان بعنوان یک اولویت مدیریتی در قرن 21 ظاهر شده است (Hansen et al., 1999; Radaelli et al., 2011; Siemsen et al, 2008). در واقع، از طریق اشتراک دانش، کارکنان فرآیند پراکنده یادگیری را فعال کرده و بهبود و تغییر سازمانی را تشویق میکنند (Teigland & Wasko, 2003). علیرغم این تلاشها، مدیران مشکلات زیادی را تجربه میکنند و اغلب در استفاده از دانش کارکنان در بهبودهای واقعی شکست میخورند. محققان مدیریت دانش به بیان ارزشهای پنهان داراییها دانش علاقمند هستند تا بدین وسیله به مدیران در استفاده از پویایی آنها هم برای ارزشهای اقتصادی و هم ارزشهای اجتماعی کمک کنند(Lettieri et al., 2004; Schiuma, 2012).
در سالهای اخیر، مفاهیم شبکههای اجتماعی و سرمایههای اجتماعی راه خود را به واژگان تحقیقات نوآوری باز کردهاند. سابرامانیام و یوندت (2012) ادعا کردهاند که سرمایه اجتماعی پایه و اساس نوآوری است. این ادعا این تمایل را نشان میدهد که درک نوآوری بعنوان یک رویداد مجزا از ابداعکنندگان نیست، بلکه بعنوان نتیجهای از تعامل و تبادل دانشی است که شامل بازیگران متنوعی در موقعیتها و وابستگیهای درونی است (Landry, Amara, & Lamari, 2002).
یکی از فعالیتهای کشورهای در حال توسعه برای ساخت زیربناهای اقتصادی خود، اجرای طرحهای عمرانی زیر بنایی است که سالانه بخش عمدهای از بودجه کشور را به خود اختصاص میدهد. شرکت مهندسی مشاور طوس آب بعنوان مشاور در صنعت آب و فاضلاب بمنظور ایجـاد قابلیت رقابت با شرکتـهای مهندسـی مشاور در داخـل کشور و کشـورهای همـجوار و همچنـین افزایش رضایتمنـدی کلیه کارفرمایان از سال 1363 آغاز بکار نموده است و بر اساس بیانیه خط مشی کیفیت دستیابی به اهدافی از قبیل ایجاد قابلیت اندازهگیری هزینه, زمان و منابع پروژههای شرکت، برآورده سازی تعهدات و الزامات قراردادی، جلب مشارکت سرمایههای انسانی در جهت بهبود مستمر فرایندها، بهره گیری از سرمایههای انسانی کارآمد و مؤثر، استفاده از روشهای نوین در مطالعات و فعالیتها، شرکت در مناقصات بین المللی را سرلوحه کار خویش قرار داده است. لذا استراتژی نوآوری در شرکت مهندسی مشاور طوس آب که وظیفه طراحی و نظارت طرحهای عمرانی را بعهده دارند به این شرکت کمک میکند که از رقبا بهتر عمل کرده و همچنین با موفقیت در طراحی و نظارت طرحهای عمرانی به رشد کشور کمک کند.
با توجه به مشاهدات محقق و همچنین مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارشناسان طراح در شرکت مهندسی مشاور طوس آب مسألهای که وجود دارد این است که بیشتر طراحیها و فعالیتهای شرکت مهندسی مشاور طوس آب شبیه و با چارچوبهای مشخص هستند و خیلی اوقات کارهای مشابه قبلی با کمی تغییر استفاده میگردد، لذا استفاده همیشگی از مطالعات و طراحیهای قبلی باعث از بین رفتن خلاقیت میگردد و همچنین به خلاقیت و نوآوری کارکنان اهمیتی داده نمیشود و این مسأله باعث کاهش رضایت مشتریان و کارفرمایان پروژهها میشود. در این شرکت که بیشتر فعالیتها پروژه محور میباشد، اهمیت کار تیمی و توجه به سرمایههای اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. در نتیجه مسألهای که محقق قصد دارد در مورد آن تحقیق و پژوهش انجام دهد، بررسی اثرات اشتراک دانش بر رفتار نوآورانه کارکنان با در نظر گرفتن سرمایههای اجتماعی در بافت سازمان در شرکت مهندسی مشاور طوس آب میباشد.
براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.
نظرات شما عزیزان: